• پالیسی
  • تماس
ناگفته های عجیبی از رحمت شاه مردی معتاد که ۱۴ سال تحصیل کرد.

ناگفته های عجیبی از رحمت شاه مردی معتاد که ۱۴ سال تحصیل کرد.


عرق جبین اش را خط - خط کرده بود. تار های موی های سیاه و سفید اش؛ انسانرا به خود جلب می نمود.

ظاهرش حکایت از محروم بودن او از آب و صابون می کرد. شاید روزها ویا هم ماه ها از صابون و آب بی بهره مانده بود. تنبان و پراهن اش رنگ متفاوتی داشت. بابت بوت های فرسوده به کندی راه می رفت!


تعدادی از دندان های اش؛ ریخته بودن. وقتی می حرفید آنگاه نبود دندان هایش؛ بدرستی حس می شد. بخاطر لقمه نانی بوتلهای پلاستیکی را گردآوری کرده بود. زیر سایهء درخت گل نزدیک ( سیلو - کابل) نشته بود.


صحبت هایش بالبخند، گره خورده بود. وقتی می حرفید لبانش به گونه ای زیبا می خندید و می خندید. گویا هیچ غمی نداشت/ و ندارد. فکر می کردی که زندگی اش از آغاز بهتر بوده و هیچ غمی را تجربه نکرده است.


رحمت شاه نام داشت. از ولایت، بغلان که بیشتر عمر خود را در دیار غربت بسر برده، پدرش در جنگ های (روسها و مجاهدین) جان باخته و مادر اش نیز در این اواخر وفات نموده است. او دو خواهر دارد، که هردوی آنها به بخت شان رفته است. و یگانه برادرش، وقتی چهار سال سن داشت وفات نموده.


رحمت شاه از عروسی خود حرفید. وی گفت:" حدودی ده سال پیش عروسی کرده بودم. ولی بعداز یک نیم سال متهلی، مشکل های خانواده گی مانع ادامهء زندگی مشترک مان شد. اکنون حدوی هشت سال از جدایی من و هسمرم می شود."


علت جدایی، زندگی مشترک خود را در میان نگذاشت. سر تکان داد و کتمان نمود. با این همه رحمت شاه، قلب  مهربانی داشت؛ می گوید:" امید دارم که شریک زندگی ام، زندگی خوشی را آغاز کرده باشد."

رحمت شاه، حالا به تنهایی در جاده های شهر کابل به زندگی خود ادامه می دهد. برای اینکه شکم خود را سیر نماید، بیشتر اوقات در آشغال دانی ها برای جمع آوری بوتلهای پلاستکی مصروف می باشد.


ظاهر رحمت شاه، بیانگر مظلومیت او بود. اما علت دچار شدن حالت کنونی خود را در میان نگذاشت. اما او می خندید و شاید، خنده وسیلهء بود که با آن درد اش را ملهم می نمود.


من که چندین بار ازش سئوال نمودم، که آیا معتاد به مواد مخدرید؟ ولی جوابش منفی بود. در کل انسان عجیبی بود که نمی خواست چیزی در میان بگذارد.

اما مناسب نبودن ظاهر رحمت و طرز بر خوردش به معتاد بودن او اعتراف می کرد. شاید غورو اش؛ باعث کتمان معتاد بودنش شده بود.


نزدیک به یک ساعت همرای انسان (عجیب و غریب) که نمی خواست خودش را بدرستی معرفی نمایید؛صحبت نمودم. وقتی می حرفید زبان روان داشت. حس نمی کردی که ایشان به مواد مخدر معتاد باشد.


او را مشغول، به اخباری که نزد اش بود یافتم. که به

تصاویر و نبشته های آن اخبار، نگاه می کرد. این طرز نگاه هایش به اخبار من را وادار نمود که یک ساعتی همرایش حرفی داشته باشم. 

مکتب را تا صنف "چهارم" خوانده و به خوانش متن و نوشتار زبان مادری (فارسی) بلدیت دارد. و نیز به زبانهای پشتو، انگلیسی و اردو آشنایی دارد.


وقتی من پرسشی از جنگ های (روس و مجاهدین) نمودم، بهتر از کسانی جواب داد که خود شانرا حالا روشنفکر می گیرند. جدا از این به آینده کشور خوش بین بود، از وضعیت فعلی کشور نیز راضی به نظر می رسید. او حکایت از روزهای دشوار و جنگ های ویرانگر نمود.

بابت روزهای تلخ، از وضعیت فعلی کشور راضی به نظر می رسید. به موترهای سرک که آنطرف و این طرف می رفت اشاره نمود؛ خندید و گفت:" آینده کشور خوب خواهد بود."


رحمت شاه زندگی بدون تقسیم اوقات را، به زیان آدمی می داند. می گوید انسان ها باید مطابق به تقسیم اوقات به کارهای شان رسیدگی نمایند. چون با داشتن و تطبیق تقسیم اوقات می توانیم؛ همانند سایر کشور ها در خود و جامعه خود تغییرات مثبت ایجاد نماییم.

با شنیدن حرف های این مر که از معتاد بودنش منکر بود به حیرت شدم. با خود گفتم انسان در این وضعیت بدی صحی چه حرف های پر مفهوم می زند.


او که از زمستان گذشته خاطرهء خوشی ندارد. و نیز؛ زمستان گذشته خیلی او را زجر داده. می گوید:" شب ها زمستان را با دوست هایش در پل "سرخ"  به سر برده/ و می برد."

رحمت شاه پیش از استعمال واژه کثافت می گفت(ده رویت گل). یک ساعتی که با رحمت الله بودم چندین بار از این کلمات زیبایش برایم استفاده نمود


موصوف، معتاد بودن و نیز دلیل شکست ادامهء زندگی با همسر اش را شریک نه نمود. و علت وضعیت فعلی اش را در میان نمی گذاشت. به گمانم شاید معتاد بودن به مواد مخدر وی را دچار مصیبت های تلخ  کنونی، نموده بود.

اما با وجود زندگی نامهء تلخ؛ می خندید. می گفت:" انسانها همه به آرزو های شان نمی رسند. شاید این وضعیت مستحق من بوده که حالا با آن دچار شده ام." 

رحمت شاه، درحالیکه خنده بر لبانش بود. بعداز یک ساعت قصه باهم خدا حافظی کردیم. و نیز چند نگارهء یادگاری با هم گرفتیم.

گزارش از : ببرک قیومی



Top